کویر خیال
نغمه ای میشنوم
نغمه ای گرم ولیکن آشنا
نغمه می آید و می ساید دلم
شاید یک احساس
یا که یک حس غریب
میشود گفت محرم این است
تا دلت پاک شود
شسته ورفته
دسته ها می آیند
طبل زنان می آیند
یا حسین گویان
در خزان می آیند
میطراوند دلم
این دلی که به یک لرزه نیازی دارد
تا بسازد ازنو
زندگی را
خود را
بودن را
آری این نغمه حاکی از خاطره است
خاطراتی که نباید خواند
باید فهمید